شهود ، ملکوت ، کنار رفتن پرده ها

ساخت وبلاگ
ذغال سیاه با نزدیک شدن به آتش، رنگ آتش را به خود می گیرد و به تدریج به آتش تبدیل می شود.ذغال تا وقتی که از آتش دور است یکپارچه سیاهی است. فقط از خودش حکایت می کند، خودش هم که نورانیتی ندارد. به مقداری که از خود خارج شود، از جنس آتش می شود و به همان مقدار می تواند از آتش حکایت کند.انسان هم تا وقتی که به خود می نگرد، یکپارچه سیاهی است. در حقیقت شیطان است. چون ذاتا فقیر و نیازمند است. نیازمند به غنی بالذات که فقط خداوند است. انتم الفقراء و الله هو الغنی الحمید با قرب به خدا ، ولی می شود و به میزان قربش از خداوند حکایت می کند یعنی نبی می شود. البته نبی تکوینی و نه نبی تشریعینبوت تشریعی مخصوص افراد خاصی است و تنها کسانی که خداوند صلاح بداند، شایسته نبی تشریعی شدن را دارند. الله اعلم حیث یجعل رسالتهنبوت تشریعی یا امامت قابل کسب نیست به قول مولوی : از عبادت می توان الله شد// لیک نتوان موسی کلیم الله شد.افراد محدودی حسب گزینش الهی، پیامبر یا امام می شوند اما همه انسانها ، استعداد نبی تکوینی شدن را دارند. خداوند متعال استعداد ولی الله شدن را در همه انسانها قرار داده است و همه به اختیار خود می توانند راه هدایت را انتخاب کنند و به کمال لایق خود برسند.کمال با قرب الهی حاصل می شود، قربی که نامحدود است و در حقیقت پایانی ندارد. هر چه قرب بیشتر باشد، تجلی اسماء و صفات بیشتر است.ذغالی که به آتش نزدیک می شود به تدریج از جنس آتش می شود و در آنجاست که دیگر ذغال نامیده نمی شود چون یکپارچه آتش شده است . این ذغال آتش شده، توان حکایت کردن از آتش را دارد.انسان تا وقتی خود دارد و از من خود حکایت می کند ، در حقیقت از سیاهی شیطانی خود حکایت می کند،ولی وقتی خود را ترک کرد و در آتش الهی فنا شد، دیگر خودی شهود ، ملکوت ، کنار رفتن پرده ها...
ما را در سایت شهود ، ملکوت ، کنار رفتن پرده ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : erfanamali بازدید : 33 تاريخ : جمعه 31 شهريور 1402 ساعت: 6:37

يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ ﴿۷﴾از زندگى دنيا ظاهرى را مى ‏شناسند و حال آنكه از آخرت غافلند (۷)چند نکته:1- ظاهری از زندگی دنیا یعنی همه ظاهر را هم نمی شناسند.2-قسمت اول نوعی تحقیر در خود دارد یعنی ظاهر بین هستند؛ در ظاهر متوقف شدند؛ سطح فهم پایینی دارند.3- ظاهر در مقابل باطن است اما از تقابل ظاهر با آخرت معلوم می شود که آخرت همان باطن دنیاست.4-تکرار هم به این معنی است که غافلان واقعی همین افراد ظاهر بین هستند.5- از آیات دیگر مشخص می شود که منظور از آخرت، همان ملکوت است که به صورت استفهام توبیخی می فرماید: أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ... (الاعراف/185) آيا در ملكوتِ آسمان‌ها و زمين و هرچه خدا آفريده، به دقّت نمى‌نگرند...؟6-قرآن کریم در مورد حضرت ابراهیم (ع) می فرماید: وَكَذَٰلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ (الانعام/75)و این چنین ما به ابراهیم ملکوت و باطن آسمانها و زمین را ارائه دادیم (تا یکتایی پروردگارش را دریابد) و تا به مقام اهل یقین رسد. شهود ، ملکوت ، کنار رفتن پرده ها...
ما را در سایت شهود ، ملکوت ، کنار رفتن پرده ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : erfanamali بازدید : 56 تاريخ : دوشنبه 6 شهريور 1402 ساعت: 23:10